یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم
زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم
جان من و جان تو گویی که یکی بودهست
سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم
رفتم بر درویشی گفتا که خدا یارت
گویی به دعای او شد چون تو شهی یارم
گرد دل من جانا دزدیده همیگردی
دانم که چه می جویی ای دلبر عیارم
مولانا
سخن آهنگساز:
هرگز نمی پنداشتم روزی در فراق استاد بزرگوار و آهنگساز یکه تاز موسیقی، دست به قلم برده و شکسته آهنگی بنویسم. با اینکه یقین دارم پیشکش کردن آهنگ به استادی که حرف اول و آخر را در موسیقی و آهنگسازی زده است جسارتی بیش نیست، ولیک با ساختن «دلبر عیار» از میزان غم و اندوهی که سراسر وجودم را فراگفته اندکی کاستم.
روانش شاد