هلا ای وطن شادی ات کم مباد
به سیمای آزادی ات غم مباد
جهان دل افسرده را جان تویی
چو جانم نباشد جهانم مباد
هلا هم وطن
ای تو مینای مستی
تو بت ها شکستی
چه تنها نشستی؟
چنان روزهای درخشان
بیا پایکوبان به میدان
بزن چرخ، راهت گل افشان
به پاخیز، دامن بیافشان
هلا ای وطن غمت را نبینم
نبینم که غمگینی ای سرزمینم
تو دادی به من شور جاری شدن را
ز هر کینه عاری شدن را
وطن از تو آموختم در زمستان،
بهاری شدن را...
خوشا خاک میهن
خوشا عجز دشمن
به راه رهایی
خوشا جان به جانان سپردن
به سیمای آزادی ات غم مباد
جهان دل افسرده را جان تویی
چو جانم نباشد جهانم مباد
هلا هم وطن
ای تو مینای مستی
تو بت ها شکستی
چه تنها نشستی؟
چنان روزهای درخشان
بیا پایکوبان به میدان
بزن چرخ، راهت گل افشان
به پاخیز، دامن بیافشان
هلا ای وطن غمت را نبینم
نبینم که غمگینی ای سرزمینم
تو دادی به من شور جاری شدن را
ز هر کینه عاری شدن را
وطن از تو آموختم در زمستان،
بهاری شدن را...
خوشا خاک میهن
خوشا عجز دشمن
به راه رهایی
خوشا جان به جانان سپردن
عالی بود!
پاسخحذفسلام
پاسخحذفدلم برای کلاسای تدریس ایرانشهرتون تنگ شده بود اومدم آ گوگل ازتون خبری بگیرم اینجا پیداتون کردم با این پست یاد شعر پایینی افتادم ... .
من دلم سخت گرفته است از این
مهمانخانه مهمان کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته انداخته است
چند تن خواب آلود
چند تن ناهموار
چند تن نا هشیار
ا.اوخیری
سلام بر نيک محمد عزيز
پاسخحذفيادت مرا بسي خرسند تمود. چه شعر زيبايي. ممنون از آهنگ
ابريمو